خروج سیدالشهدا علیه السلام از مکه به سمت کوفه
دگر چه باغ و درختی بهار اگر برود چه بهـره از دل دیـوانه یـار اگر برود حجاز، بر قدِ سروِ که تکیه خواهد کرد؟ به سوی دشت طف آن کوهسار اگر برود مگر به معجزه، زمزم نخشکد از گریه مُراد این همه چـشم انـتظار اگر برود چگونه مـاه به گِرد زمین طـواف کند دلیـل گـردش لـیـل و نهـار اگـر برود بعید نیست شغـالان به شهر پای نهـند امیر و شیرِ عرب، زین حصار اگر برود به زیر تیغ ستم کار کاهلان زار است حـسـین یکّـه به آن کـارزار اگر برود ز غم دو چشم پیمبر به خون شود غرقه به پای طفلی از این زمره خار اگر برود شب جماعت کوفی سحر نخـواهد شد سرش به نیزه سوی شام تار اگر برود پس ازحسین، به خون، شیعه مشق خواهد کرد به ظـلم سر نـسـپارد به دار اگر برود |